Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7612 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cost accountant
U
متخصص ارزیابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fireworker
U
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tacticians
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert
U
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
radiologist
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
pert
U
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
assessments
U
ارزیابی
evalution
U
ارزیابی
cost accounting
U
ارزیابی
attack assessment
U
ارزیابی تک
appraisement
U
ارزیابی
assessment
U
ارزیابی
valuations
U
ارزیابی
evaluations
U
ارزیابی
evaluation
U
ارزیابی
estimating
U
ارزیابی
estimates
U
ارزیابی
estimate
U
ارزیابی
appraisal
U
ارزیابی
valuation
U
ارزیابی
appraisals
U
ارزیابی
estimated
U
ارزیابی
it was valued at rials 000
U
ارزیابی شد
indiction
U
ارزیابی
bolt
[examine]
U
ارزیابی کردن
study
U
ارزیابی کردن
evaluate
U
ارزیابی کردن
dissect
[analyse]
U
ارزیابی کردن
assay
U
ارزیابی کردن
analyze
[American]
U
ارزیابی کردن
analyse
[British]
U
ارزیابی کردن
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
check
U
ارزیابی کردن
estimated
U
ارزیابی تخمین
estimates
U
ارزیابی تخمین
estimating
U
ارزیابی تخمین
explore
U
ارزیابی کردن
survey
U
ارزیابی کردن
scrutinize
U
ارزیابی کردن
look into
U
ارزیابی کردن
determine
U
ارزیابی کردن
investigate
U
ارزیابی کردن
inspect
U
ارزیابی کردن
examine
U
ارزیابی کردن
enquire into
U
ارزیابی کردن
estimate
U
ارزیابی تخمین
uninspected
<adj.>
U
ارزیابی نشده
appraises
U
ارزیابی کردن
appraising
U
ارزیابی کردن
valued
U
ارزیابی شده
reappraisal
U
ارزیابی تازه
reappraisals
U
ارزیابی تازه
untested
<adj.>
U
ارزیابی نشده
ratable
U
قابل ارزیابی
attack assessment
U
ارزیابی نتایج تک
project evaluation
U
ارزیابی طرح
personality assessment
U
ارزیابی شخصیت
job evaluation
U
ارزیابی شغل
corporate appraisal
U
ارزیابی شرکت
economic appraisal
U
ارزیابی اقتصادی
evaluation score
U
نمره ارزیابی
holistic evalution
U
ارزیابی کلی
appraised
U
ارزیابی کردن
unexamined
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unchecked
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unaudited
<adj.>
U
ارزیابی نشده
make an evaluation
U
ارزیابی کردن
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
validation
U
تصدیق ارزیابی
job costing
U
ارزیابی هزینه ها
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
summative evaluation
U
ارزیابی تلخیصی
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
rated
U
ارزیابی شده
appraise
U
ارزیابی کردن
formative evaluation
U
ارزیابی تکوینی
evaluating
U
ارزیابی کردن
assessed
U
ارزیابی کردن
rate
U
ارزیابی کردن
rates
U
ارزیابی کردن
assess
U
ارزیابی کردن
assesses
U
ارزیابی کردن
survey
U
ارزیابی کردن
assessing
U
ارزیابی کردن
surveyed
U
ارزیابی کردن
evaluates
U
ارزیابی کردن
evaluate
U
ارزیابی کردن
surveys
U
ارزیابی کردن
revaluation
U
ارزیابی مجدد
evaluated
U
ارزیابی کردن
au fait
U
متخصص
stylists
U
متخصص مد
skilled
U
متخصص
stylist
U
متخصص مد
specialists
U
متخصص
adhoc
U
متخصص
geriatrist
U
متخصص
rhinologist
U
متخصص
geriatrician
U
متخصص
experts
U
متخصص
osteopathist
U
متخصص
expert
U
متخصص
specialist
U
متخصص
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
scout
U
ارزیابی حریف اینده
inappreciable
U
غیر قابل ارزیابی
appreciably
U
قابل ارزیابی محسوس
appreciable
U
قابل ارزیابی محسوس
terrain evaluation
U
ارزیابی وضع زمین
marketing audit
U
ارزیابی سیاستهای فروش
loss assessment
U
ارزیابی میزان خسارت
aim
U
ارزیابی کردن شمردن
aimed
U
ارزیابی کردن شمردن
taxation of costs
U
ارزیابی هزینههای دعوی
assessable
U
قابل ارزیابی یا تقویم
appraisement
U
تقویم و ارزیابی مال
reappraise
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraised
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraises
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraising
U
دوباره ارزیابی کردن
evaluation report
U
گزارش ارزیابی وضعیت
aims
U
ارزیابی کردن شمردن
revalues
U
دوباره ارزیابی کردن
assess
U
جریمه کردن ارزیابی
appraisal
U
تقویم ارزیابی کردن
assessing
U
جریمه کردن ارزیابی
assesses
U
جریمه کردن ارزیابی
rates
U
سرعت ارزیابی کردن
revaluing
U
دوباره ارزیابی کردن
rate
U
سرعت ارزیابی کردن
evaluation
U
ارزیابی اخبار رسیده
revalued
U
دوباره ارزیابی کردن
revalue
U
دوباره ارزیابی کردن
evaluations
U
ارزیابی اخبار رسیده
appraisals
U
تقویم ارزیابی کردن
assessed
U
جریمه کردن ارزیابی
estimates
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimating
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
social audit
U
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
evaluation
U
ارزیابی کردن تقویم اخبار
control and assessment team
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
evaluations
U
ارزیابی کردن تقویم اخبار
estimate
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
fitness report
U
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
program evaluation review technique (per
U
روش ارزیابی و بررسی برنامه
ceramicist
U
متخصص سفالگری
cambist
U
متخصص ارز
theolog
U
متخصص الهیات
specialist engineering
U
مهندس متخصص
aurist
U
متخصص گوش
ceramist
U
متخصص سفالگری
actuary
U
متخصص بیمه
climatologist
U
متخصص اب وهوا
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
actuaries
U
متخصص بیمه
gas man
U
متخصص گاز
economist
U
متخصص اقتصاد
outrebound
U
متخصص ریباند
media specialist
U
متخصص رسانه ها
hydrologist
U
متخصص اب شناسی
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
hygeist
U
متخصص بهداشت
financial e.
U
متخصص مالی
economists
U
متخصص اقتصاد
electrician
U
متخصص برق
experts
U
متخصص کارشناس
ophlhalmologist
U
متخصص چشم
skilled workers
U
کارگران متخصص
skilled witness
U
شاهد متخصص
e. advice
U
نظر متخصص
neurologist
U
متخصص اعصاب
hygienist
U
متخصص بهداشت
an expert accountant
U
حسابدار متخصص
electricians
U
متخصص برق
pomologist
U
متخصص میوه
clinicians
U
متخصص بالینی
clinician
U
متخصص بالینی
skilled
U
متخصص تخصصی
financiers
U
متخصص مالی
geophysicists
U
متخصص ژئوفیزیک
financier
U
متخصص مالی
geophysicist
U
متخصص ژئوفیزیک
journeymen
U
کارگر متخصص
algebraist
U
متخصص جبرومقابله
anaesthetist
U
متخصص بیهوشی
theologians
U
متخصص الهیات
expert
U
متخصص کارشناس
artillerist
U
متخصص توپخانه
technicians
U
متخصص تکنیسین
technician
U
متخصص فنی
journeyman
U
کارگر متخصص
toxicologist
U
متخصص زهرشناسی
technician
U
متخصص تکنیسین
Recent search history
Forum search
1
وقتی انسانها بر اساس دارایی اشان ارزیابی می شوند
1
ميشلين پاسيبل
1
An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1
I am here to assess your level of functioning
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com